آدرینا بیمار میشود
سلام به دختر بیمار خودم
دختر خوشگلم مریضه.این ماه 2 روز هوس تهران زد به سرمون اما از آلودگی هوا چی بگم که مریضت کرد.هم چشات خون افتاد هم سرما خوردی.
برگشتیم شمال اما همینجوری مریضیت ادامه داشت تا اینکه 2 روز پیش تب کردی.تب شدید.بمیرم برات.
بی حال افتادی یه گوشه و نگاه میکنی.
دیروز 28 صفر بود.مومو شله زرد داشت.اونجا بودیم و تو خیلی گریه کردی جوری که بوبو ناراحت شد و میگفت برید خونتون تا راحت باشی.میگفت چون تو همیشه خانومی و گریه نمیکنی وقتی گریه میکنی آدم ناراحت میشه و گریه اش میگیره.ساعت 6 برگشتیم خونه یکم خوابیدی و یکم بهتر شدی.اما فقط یکم گلم.
تا صبح هم ساعت گذاشته بودم و چک میکردم که تبت بالا نره.
آی خدا آدم خودش مریض بشه بچش آخ نگه.البته بابایی هم مریضه.هر 2 با هم.من هم 2 روزه خوب شدم قربونت برم.
خلاصه که زمستونه و اکثر رفقات هم مریضان.امیدوارم زودی خوب بشین.
دردو بلاتم به جون خودم عزیزترینم.زندگی من.تو فقط سالم باششششششششش.