آدرینا احمدیآدرینا احمدی، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 25 روز سن داره

آدرینا عشق مامان آرزو و بابا مازیار

تحولی نو

1391/9/25 23:48
نویسنده : مامان آرزو
332 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به جیگمیلی خودم

آدرینا خانوم بالاخره شما هم مامانی شدی.وابسته شدی بمن و دیگه پیش کسی نمیمونی. اگر هم بمونی مداوم میگی ماما ماما ماما.

من هم بعد گذروندن یه دوره شوک دارویی که همش بهم دلشوره داده بود تصمیم گرفتیم با 2تاخاله الناز ها بریم کلاس هیپ هاپ.مامان دانسر میشود......................

همین الان دستگیرت کردم داشتی یه تیکه فلز میخوردی هی بهت میگم چی میخوری تو دستت پرتقال رو نشون میدی میگی آم آم منم باور کردم ولی دیدم از دهنت صدای خوردن فلز به دندون میاد تازه فهمیدم منوگیر آوردی .خیلی بلا شدی.

پستونکتو قایم میکنی منو وادار میکنی دنبالش بگردم.موذیییییییییییییییی

اما خودت نمیدونی که چقدر شیرینی.

راستی بگم از لغات جدیدت :آخ(خیار و گوجه و خیار شور)باب(باب اسفنجی و تاب)میسی(مرسی)ناینی(نارنگی و پرتقال)پا(پاهات و پاشو)داخ(داغ)آنوم(خانوم)بیه(بله)دادای(دایی)آموش

(خاموش)آیش(شیر)د هه(دهان)موو(مو)آپو(هاپو)

خلاصه که باید از زبون شما جوجه ها یه فرهنگ لغات درست کرد.

بهت میگم به مامان بقل بده محکم بقلم میکنی واییییییییییییی که چه لذتی داره.

خبر مهم این دفعه یادم رفت بگم آناهیتا خانوم هم بالاخره قاطی مرغها شد.خیلی خوشحاله آخه عاشقه.امیدوارم که عشقشون جاودان بمونه.

امیدوارم روزی تو هم به عشق جاودانت برسی.

آدرینای من دوستت دارم خیلی زیاد آخه خیلی گلی.اصلا اذیت نمیکنی منو (چشمم کف پات).

من اصلا نفهمیدم مادری چیه ؟بس که تو خانومی.خیلی آموزشها رو ندادیم بهت اما دیدیم خودت بلدی.مثل از ارتفاع پایین اومدن.البته 2بار از تخت افتادی ها اما دیگه حواست بوده و دنده عقب می ای پایین و یا به بخاری یا چای داغ دست نمیزنی و میگی داخ داخ .

قربون زبون فهمیدنت برم من.

بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس

همیشه مواظب خودت باش

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

شادی
19 آذر 91 0:22
عزیزه خاله قربون حرف زدنت بشم. آفرین که بزرگ شدی. بوس بوسسسسسس