آدرینا احمدیآدرینا احمدی، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 25 روز سن داره

آدرینا عشق مامان آرزو و بابا مازیار

بازم دیر اومدم

1393/8/2 0:33
نویسنده : مامان آرزو
312 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به گل قشنگ مامان.دخترک نازم.

آدرینای قشنگم ببخش دیر اومدم برای نوشتن.سرم شلوغه عسلم.از صبح با تو و داداشیت مشغولم.

یه مسافرت 13 روزه هم داشتیم به تبریز.مثل همیشه خونه عمه ناهید(دختر عمه مومو وبوبو).این دفعه خیلی جاهای دیدنی نرفتیم.حتی اسکو هم کم رفتیم اما نفهمیدیم چجوری شد 13 روز.

4مهر رفتیم و 17 مهر برگشتیم.برای تو و آرسام عقب بابا مازیار جا درست کرد و شما خوابیدین.برگشتنی هم برای تو مانیتور نصب کرد و تا خیلی راه رو سی دی باب اسفنجی رو میدیدی.

خوب بود و خوش گذشت شما هر دو هم خیلی بچه های خوبی بودین.

در ضمن کلی شیرین زبون شدی.مدام مشغول حرف زدنی.مدام داری برام در مورد یه قضیه صحبت میکنی وای اگه جواب ندم.هی میگی مامان جوابمو بده.

سرت هم حسابی با آرا و رادین گرمه.

راستی خاله الناز هم دوباره داره مامان میشه و آرا بزودی صاحب خواهر یا برادر میشه.

گل نازم عاشقتم و یدونه مامانی.همین الانم کنار من داری با مداد رنگیات بازی میکنی.بوسسسسسسسسسسسسسسس یه دنیا

 

پسندها (2)

نظرات (1)

مامان مبینا
2 آبان 93 0:48
سلام مامان مهربون ایشالله همیشه به سفر ماشالله کوچولوات خیلی خوردنین به وب دخملم سر بزن عزیزم