آدرینا احمدیآدرینا احمدی، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 25 روز سن داره

آدرینا عشق مامان آرزو و بابا مازیار

سلام داداشی

1393/5/16 1:12
نویسنده : مامان آرزو
320 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همدمم،به یدونه دخترم

بالاخره ادرینا خانوم داداشی شما هم اومد.با همه نگرانی که داشتم  و باید تو رو 2شب تنها میزاشتم همه چی به آرومی تموم شد و آرسام ما هم زمینی شد.

عمه آزاده اومد و عمه اعظم(عمه من) .تو و بابا و عمه ازاده شب موندین با هم تو خونمون البته 2 شب و تو به بهترین نحو همکاری کردی.

من 15 تیر ساعت 9 شب بستری شدم و 16 تیر 8:30 صبح آرسام به دنیا اومد.اما بخاطر مشکل تنفسی و با همکاری عمه آزاده رفت تو دستگاه تا 4 روز.

همون روز اومدی عیادتم اما زیاد تحویلم نگرفتی.17 تیر هم که اومدم خونه سرت به کار خودت گرم بود.فقط ازم میپرسیدی حالا که آرسام از دلت اومد بیرون میتونم رو دلت بپرم.

چند روزی عمه اعظم و عمو امیر بودن و تو با عمه سر گرم بودی.

5شنبه رفتم بیمارستان به آرسام شیر بدم که دکتر گفت مرخصه و ما بدون اینکه به کسی خبر بدیم یهو با آرسام اومدیم خونه.

بمیرم برات حالت دیدن داشت .هول کرده بودی.دستات میلرزید تا جایکه بوبو گریش گرفت.مدام حرف میزدی.و میخواستی به آرسام دست بزنی.سر نهار یه قاشق میخوردی میدویدی تو اتاق و یکی از ما دنبالت تا آسیبی نرسونی.

آرسام هم زردی داشت و 2 شب هم تو خونه تو دستگاه بود.با رادین دورو بر دستگاه میگشتین.

راستی رادین عاشق آرسام شده.

خلاصه که الان 1 ماه ارسام اومده و به وجودش عادت کردی ولی ما هنوز مواظبتیم چون گاهی شیطون میره تو جلدت.

20 روز مومو پیش ما بود و 10 روز ما رفتیم خونه اونا و امشب بعد 1ماه که با مومو بودیم اومدیم خونمون.

3مرداد هم تولد تو خوشگل مامان و بابا مازیار بود.تنها بودیم و با بوبو و مومو شام مهمون من رفتیم بیرون و فردا ناهارش هم مهمون بابا رفتیم آبادگران.ببخشید که نشد واستون تولد بگیرم.ایشالله سال بعد.تولدت مبارکککککککگل همیشه بهار من.

تولدت مبارک مازیار مهربونم.که خیلی خسته شدی.خدا سایه ات رو از سر ما کم نکنه مرد خوبم.

کوچولوهای من،دخترم و پسرم عاشق هر 2 تا تونم البته هر 3 تا بابا یادم رفت.

خدا شما رو برای من زیاد نبینه. همیشه سالم باشیددددددددد

مامان فدایییییییییییییییییییییییی شما

اینجا 3 مرداد تولد شما و باباست

اینم عکسای شما و آرسام خانننننننن

 

پسندها (2)

نظرات (2)

مامان سعیده
16 مرداد 93 16:50
سلام خانوم قدم نو رسیده مبارک ایشالا خوش قدم باشه. وای که چقدر نازه از طرف من هر دوشونو محکم ببوس
مامان آرزو
2 آبان 93 0:24
مرسی عزیزم تو ه م گل پسرتو ببوس