الهی قربون زبونت برم
دخترم گفت ......... آدر ینای نازم امروز ۲۷ آبان ماه تو گفتی با. بابا مازیار خیلی ذوق کرد هی میگفت بگو با تو هم میگفتی با. من هرچی میگفتم جواب نمیدادی.فکر کنم بزودی باباتو صدا کنی دیشب بردیمت تولد یکی از اقوام عمه اعظم.از صدای ارکستر ترسیدی و لبات آویزون شدن تو گوشات پنبه گذاشتم. هر کی بهت میرسید از چشای نازت تعریف میکرد عزیزم ...
نویسنده :
مامان آرزو
16:53